قند عسل مامان و بابا
برای پسر گلم
درباره وبلاگ


بسم الله خوش اومدید. داستان ما از اونجا شروع شد که در چهارمین سالگرد ازدواجمون ما متوجه شدیم که خدای مهربون یه فرشته گل بهمون هدیه داد. تصمیم گرفتیم اینجا لحظه های بزرگ شدنش رو ثبت کنیم.
نويسندگان
دو شنبه 25 خرداد 1394برچسب:, :: 15:27 :: نويسنده : زهرا-مصطفی

اریا جونم نمی دونم جا به جا شدن مون کار درستی بود یا نه هنوز خودم نمی دونم چیکار کردیم فقط الان یکم نگرانم که چطور خودمونو جمع و جور کنیم برای اساس کشی مجدد

امروز به خدا گله کردم البته مطمئنم که همیشه خیر در همه چیز هست و من هم منتظر یه اتفاق خوبم اما خسته ام از جا به جایی و بلاتکلیفی

خدا جونم خودت بهترین ها رو برامون بخواه و خودت کاری کن که ما یه جای ثابت و عالی بهمون بدن بدون استرس و ناراحتی بتونیم زندگیمونو کنیم انشاا...

دلم یه سفر میخواد حتی شده چند روز دوست دارم بریم مشهد و برگردیم خدایا منتظر معجزات قشنگت هستم امیدوارم همه چیز به بهترین شکل و اونطوری که به صلاحمونه برامون رقم بخوره الهی به امید خودت نه به امید خلق روزگار

سلام گل پسر سه ساله من خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت این افتخار رو دادی بهم که سومین سال تولد گلم رو ببینم خدایا شکرت که همه چیز عالیه

با کلی قول هایی که به اریا داده بودیم برای گرفتن تولد مک کویینی خلاصه برای یه کیک مک کویین سفارش دادیم برای مهد و صبح روز 21 خرداد ÷نجشنبه تو مهد برات تولد گرفتیم اینقدر من از ذوق خودت و بچه ها ذوق کردم که به خودم قول دادم هر سال این تولد مهد رو داشته باشیم

خدا می دونه که با چه سختی ونه جدید رو حاضر کردیم برای مهمونی تولد اریا جون شبش اینقدر تولد زیبایی برای اریا گرفتیم که خودت با وجود تمام خستگی ها کلی انرزی مثبت داشتم

کلی اریا جونی هدیه گرفتی و به درخواست خودت برای تولدت بات ترن خردیدم اینقدر ذوق کردی و دوست داشتی خدا رو شکر همه چیز هم عالی پیش رفت

دو شنبه 18 خرداد 1394برچسب:, :: 12:1 :: نويسنده : زهرا-مصطفی

اریا جونم ما این روزا داریم کم کم جابه جا میشیم که بتونیم تولد تو تو خونه جدید بگیریم از طرفی هم تو مهد میخوام برات تولد بگیرم هماهنگ کردم برای روز پنج شنبه همون 21 که تولدته انشاا... یه تولد عالی برات بگیریم

الان هم تمان تلاشو نو به کار بستیم که بتونیم خونه جدید رو اماده تولد کنیم امیدوارم همه چیز خوب باشه برامون . از خدا میخوام راه های خوب رو برانمون باز کنه خیلی دغدغه دارم تو ذهنم از طرفی میگم یه خونه نقلی بهخریم از طرفی میترسم بریم زیر بار قرض مجدد

خدایا خودت اون چیزی که به صلاحمونه و سر راهمون قرار بده

از طرفی هزاران ارزو دارم برای کارهای نکرده ام برای سفرهای نرفته ام از طرفی سرمایه گذاری برای اینده .....

شنبه 9 خرداد 1394برچسب:, :: 14:12 :: نويسنده : زهرا-مصطفی

اریا جونم اینار کلا برنامه سفر مون به خونه اقا جون و هر جای دیگه بهم خورد .

از طرفی یکم تغییر مدیریت تو محل کار خودم و باباجون و از این حرفا و استرسی و ...

از طرفی هم جرین خونه .................

فقط همه چیزو سپردم به خودا تا دوباره همه شرایط ثبات پیدا کنه و ارامش برقرار شه

پسرم با دستای کوچیک یکمی برامون دعا کن

کلا متوجه شدم نمیشه شرایط زندگی خودمو با بقیه مقایسه کنم چون ما به هر حال شرایط کار و شرایط خاص زندگیمون باعث میشه مسافرت هامون پر هزینه باشه به هر حال من فعلا خودم شوهرم و پسر نازم رو سپردم دست خدا دلم میخواد همونطور که خدای مهربون همیشه حامی ما بوده و محبتش شامل حالمون شده اینبار هم لطف کنه و معجزاتشو بهمون نشون بده 

سردرگمم حوصله ندارم شرایط رو برای کسی توضیح بدم فقط دلم میخواد بتونم با خدا بیشتر درد دل کنم چون حوصله ادما رو ندارم نمی دونم چرا ..........

پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 156
بازدید هفته : 589
بازدید ماه : 581
بازدید کل : 12136
تعداد مطالب : 216
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content